طي بررسي منابع در مورد خشكسالي مطلب بسيار جالبي از سايت شرعي سماموس با آدرس http://somamus.com پيرامون خشكسالي از ديدگاه قرآن يافت شد كه ذيلاً مطالب اقتباس شده آمده است: "قرآن به عنوان كتاب هدايت آدمي به سوي كمالات شايسته بشري، دربرگيرنده دو دسته از گزاره هاي شناختي و آموزه هاي دستوري است. اين گزاره هاي شناختي و دستوري، موقعيت بشر را در هستي تبيين مي كند و راه هاي دستيابي به موفقيت و كمالات را به وي مي نماياند. در تحليل قرآن ارتباط تنگاتنگي ميان عمل انسان و وقايع طبيعي ديده مي شود و اين گونه نيست كه هريك راهي مستقل و جدا از هم را مي پيمايند و رفتارها و كردارهاي وي تأثيري در هستي و امور خلقي و تكويني به جا نمي گذارد. بلكه در تحليل قرآن نه تنها كردارهاي انسان موجبات رشد و بهبودي وضعيت زيست گياهان و جانوران را سبب مي شود ويا آن ها را در موقعيت هاي خطرناكي چون نيستي گونه هاي مختلف گياهي و جانوري قرار مي دهد بلكه حتي در تحليل قرآن بينشها و باورهاي آدمي مي تواند در بهبودي ويا نابودي محيط زيست گياهي وج انواري موثر باشد. از سويي سخن از تأثير زيانبار رفتارها و كردارهاي بشري به ميان مي آورد و مي فرمايد: ظهر الفساد في البر و البحر بما كسبت ايدي الناس؛ به سبب كردارهاي آدمي فساد و تباهي در خشكي ها و درياها ظهور كرده است و محيط زيست گياهي و جانوري دريا و خشكي در معرض خطر و نابودي قرار گرفته است و از سويي ديگر مي فرمايد كه اگر مردمان ايمان مي آوردند بركات زمين و آسمان ها بر ايشان فرو فرستاده مي شد و آدميان از محيط زيستي برخوردار همراه با آسايش و آرامش سود مي بردند ويا با اشاره به مسئله استغفار و توبه كردن به درگاه خداوند سخن از ريزش باران ها و افزايش توانمندي به ميان مي آيد و مي فرمايد: ويا قوم استغفروا ربكم ثم توبوا اليه يرسل السماء عليكم مدرارا ويزدكم قوه الي قوتكم؛ اي ملتم به درگاه پروردگارتان استفغار كرده و به سوي او بازگرديد و توبه كنيد تا آسمان باران هاي بسيارش را بر شما فرو فرستد و بر نيرو و توان شما بيافزايد. خداوند در سوره فجر و چندين آيه ديگر ديدگاهي كه افزايش رفاه در شخص ويا جامعه اي را دليل بر هدايت بودن و كرامت ايشان ويا قرار گرفتن در سختي ويا كمبود را دليل بر اهانت و خواري او در نزد خداوند تلقي مي شود را به نقد مي كشد و مي فرمايد كه هيچ يك از افزايش ويا كاهش رفاه و آسايش ويا سختي و رنج و بلا دليلي بر خواري شخص ويا كرامت و شرافت وي در نزد خداوند ندارد؛ زيرا بسياري از اين علل و عوامل از باب آزمون و امتحان است و خداوند شخص ويا جامعه اي را به هريك از دوگانه هاي متضاد مي آزمايد تا ظرفيت هاي خويش را آشكار ويا از بيراهه بيرون آمده و در مسير كمالي قرار گيرند. از اين رو برخي از اين امور مي تواند از باب تنبيه ويا تبصره و آگاهي بخشي و تذكر باشد. خداوند در آيه 155 سوره بقره اصولايكي از روش هاي آزموني خود را ايجاد خشكسالي و كمبود مواد غذايي و گرسنگي بيان مي كند و مي فرمايد: و لنبلونكم بشي من... والجوع و نقص من الاموال؛ كه بي گمان مراد از جوع و گرسنگي همان قحطي است كه در آيه مسبب به جاي سبب بيان شده است. در حقيقت خداوند مي خواهد بيان كند كه ما مردمان را به چيزي چون قحطي (گرسنگي) مي آزماييم (روح المعاني ج 2 جزء ۲ص 33 و تفسير منير ج 2 ص 38). علت اين امر در مواردي كه خداوند در قرآن گزارش مي كند دوري مردمان جامعه از خداوند و اوامر و آموزه هاي وحياني او بوده است. خداوند از وضعيتي كه قوم نوح به سبب كفر گرفتار آن شدند و به بلاي طبيعي خشكسالي دچار شده بودند گزارش مي كند و اين مساله را مطرح مي سازد كه آنان چون به خداوند كفر ورزيدند ويا به آموزه هاي وحياني خداوند عمل نكرده و آن را تكذيب كردند گرفتار مشكل خشكسالي شدند. از اين رو از زبان پيامبرشان نوح(ع) از ايشان مي خواهد كه استغفار و توبه كنند و به سوي خداوند بازگردند تا از گرفتاري خشكسالي و گرسنگي و قحطي رهايييابند (نوح آيات 10 و 11). در عصر حكومت شاهي در مصر نيز خشكسالي سختي پديد آمد كه مرتبط به اعتمال مردمان بود. اين خشكسالي به سبب داستان معروفيوسف(ع) و تعبير خواب آن حضرت معروف و مشهور است و همگان از آن اطلاع دارند (يوسف آيات 43 تا ۴۸). پديده خشكسالي به سبب كفر و عناد فرعونيان در عصر موسي(ع) نيز در مصر تكرار مي شود و آيات 130 و 131 سوره اعراف به اين مساله مي پردازد و مي فرمايد: و لقد اخذنا آل فرعون بالسنين و نقص من الثمرات لعلهميذكرون؛ ما فرعونيان را به گرسنگي و كمبود در محصولات گرفتيم و آنان را دچار قحطي و كمبود موادغذايي كرديم تا شايد آنان پند گيرند و به راه توحيد و عبوديت بازگردند. شيخ طبرسي با اشاره به آيه 112 سوره نحل كه درباره گرفتاري مردمان به جامه گرسنگي و ترس مطرح شده است مي نويسد: گفته شده كه مقصود از قريه و آباديي كه به اين گرفتاري دچار شده بودند مردمان مكه بودند كه خداوند آنان را به سبب كفرشان به هفت سال قحطي دچار كرده بود. (همان ص600) زمخشري در كشاف آيه 74و 76 سوره مومنون را نيز به مساله قحطي و خشكسالي مكه نسبت مي دهد و شان نزول آن را همان خشكسالي بر مي شمارد.(كشاف ج 3آيه ۱۹۷) بسياري از مفسران با اشاره به آيه 4 سوره قريش مي گويند: مراد از جوع در آيه قحطي و خشكسالي بوده كه مردمان قريش بدان گرفتار شدند به گونه اي كه آنان مردار و استخوان مي خوردند (كشاف ج4، ص803 و نيز تفسير التحرير و التنوير ج 30 جزء 30ص ۵۵). به هر حال كفر و كردارهاي دور از آموزه هاي وحياني عاملي مهم درباره بسياري از خشكسالي هايي بوده است كه قرآن گزارش كرده است تا مردمان با آگاهي به علل خشكسالي خود را بازيابند و راه درست در پيش گيرند. از ديگر علل و عواملي كه خداوند در قرآن به عنوان عامل مهم خشكسالي و قحطي بيان مي كند گناهان و خروج ملت و جامعه اي از آموزه هاي وحياني و تجاوز از حدود الهي است. از جمله برنامه ريزي براي مصون ماندن از عوارض قحطي و خشكسالي مي توان به مساله برنامه ريزي در توليد و توزيع مواد غذايي)يوسف آيه 46 و 47) و مديريت آب و سدسازي و ذخيره سازي توليدات و صرفه جويي در مصرف و نظارت و دخالت مستقيم دولت در توليد و توزيع مواد غذايي اشاره كرد. (يوسف آيات 46 تا 48) تحليل قرآن از مساله خشكسالي نشان مي دهد كه نمي بايست تنها به دعا و نيايش و تغيير بينش و نگرش بسنده كرد بلكه افزون بر فعاليت هاي فرهنگي و معنوي بر همگان به ويژه بر دولتمردان به عنوان مسئوليت اجتماعي لازم و ضروري است تا براي مديريت آب و غذا داراي برنامه باشند و هيچ از امور پيش گفته از مسئوليت دولت نمي كاهد و دولت ها نمي توانند با اشاره به مساله كفران نعمت ويا افزايش گناه و مانند آن شانه از مسئوليت هاي خويش بيرون كنند." منبع :سامانه خشکسالي هواشناسي ايران
| ||||
کليه حقوق محفوظ است
Copyright © IranHydrology
برچسب : خشکسالی از دیدگاه قرآن, نویسنده : mokhatereo بازدید : 43